معنی جوال و کیسه
حل جدول
فرهنگ معین
کیسه، کیسه بزرگ ساخته شده از پارچه خشن، پارچه خشن و یا ضخیم، یک لنگه بار، بدن (انسان)، چیزی گشاده.، در ~ کسی نگنجیدن فریب کسی را نخوردن. [خوانش: (جُ یا جَ) (اِ.)]
(جَ وّ) [ع.] (ص.) بسیار جولان کننده.
فرهنگ عمید
کیسۀ بزرگ از نخ ضخیم یا پارچۀ خشن که برای حمل بار درست میکردند، بارجامه،
پارچۀ ضخیم و خشن،
بسیار جولانکننده، بسیار گردشکننده،
مترادف و متضاد زبان فارسی
جانخانی، خرجین، عدل، گونی
فارسی به عربی
حقیبه، کیس
فرهنگ فارسی هوشیار
گردنده، بسیار جولان کننده
فارسی به آلمانی
Beutel (m), Entlassen, Sack (m), Sack (m), Sack, Tasche (f), Tüte (f)
واژه پیشنهادی
لد
معادل ابجد
141